پنجشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۸۲



نمي‌دونم از کجا شروع کنم ما کجا داريم زندگي مي‌کنيم؟
صبح که روزنامه رو باز مي کني تا بخوني مي بيني با تيتر بزرگ نوشته که يه مرد 9 تا دختر 8-9 ساله رو دزديده و بعد برده به اونا تجاوز کرده و ولشون کرده آخه يکي نيست بگه بي ناموس اون از دختر خودت هم کوچيکتره نامرد تو زن داري.........
دور و برت رو خوب نگاه مي‌کني
پدر به 3 تا دخترش ميگه از اين به بعد اونا بايد کرايه خونه رو در بيارن حالا به هر طريقي .....
يه پسر بچه 11 ساله رو مي بيني که کيرش رو براي مادرش راست کرده ......
لپ کلام ما ايراني هستيم يه چيزي ته وجود ما هست که هيچ وقت از بين نمي ره يه چيزي ته وجود ما هست که نمي زاره بعضي از کارها رو بکنيم اما ، کوش اون غيرت ما ايروني‌ها ، اينها با ما چکار کردن ما چي شديم من با شماها کاري ندارم دارم خودم رو مي‌گم تمام فکر ما شده اينکه کير به يکي ديگه بزنيم ، سر هم ديگه رو کلاه بزاريم .
نمي‌دونيد مواد مخدر داره تو جامعه چکار مي کنه ، نظام چه هدفي رو داره ؟
جووناي 20 سال پيش ايران معتاد نبودن بي غيرت هم نبودن اما الان چي به اسم اسلام و قرآن دارن مي‌کنن تو کون ما اونوقت چند نفر کسخول مثل من نشستيم داريم واسه شما داستان سکسي تايپ ميکنيم که بيائيد شما ها بخونيد تا کيرتون راست بشه........
واي ما چي شديم به کي بايد بگيم به کي بايد پناه ببريم ديگه خسته شدم يه مقدار دوروبرتون رو نگاه کنيد من اون نظر خواهي رو اين بغل گذاشتم تا ببينم تا چه اندازه ما تو لجن فرو رفتيم ، اما دارم الان مي بينم ما خودمون شديم لجن صبح تا شب فکر و کارمون شده ((کس )) يکي رو مي‌بيني که اون کسو کوني که تو عارت مي‌ياد بهش دست بزني رو داره ليس مي‌زنه که خودش رو ارضاء کنه ، اون زن وشوهري رو مي‌بينم که بچه دار شدن اما مذد مطمئن نيست اين بچه براي خودشه يا نه او نبرادي رو مي‌بينم که تمام فکرش شده اينکه چطور ترتيب خواهر يا مادر خودش رو بده وااااااي ديگه حالم داره بهم مي‌خوره .يه دختر نمي‌تونه تو جامعه کار کنه توي هر شرکتي بره همه به فکر اين هستن که ترتيبش رو بدن .......
وقتي يه پدر مياد و بچه نوزادش رو به يک ميليون مي‌فروشه چه فکري ميشه درباره وضع اينجا کرد
تا بــــــــــــــــــــــعــــــــــــــــــد

هیچ نظری موجود نیست: