جمعه، دی ۱۳، ۱۳۸۱
رابطه (شباهت)جندهها با اينترنت
شايد خندتون بگيره وبگين وحيد كسخول شده(كم كم دارم ميشوم)ولي زود قضاوت نكنيداول اين مطلب رو بخونيد بعد قضاوت كنيد:
ديشب حدوداي ساعت هشت شب بود كه هوس كردم يه كس بكنم تا ما هم شب جمعهاي يه ثوابي كرده باشيم.اين موقع شب هم كه نميشد زنگ برنم دوست دخترم بياد وحسابي از كون بكنمش.مجبور شدم برم سراغ دفترچه تلفنم و شماره يه زن رو كه يه دوسالي هست با اون رابطه معنوي داره رو بردارم،وبا اون تماس بگيرم تا بياد با هم غذا بخوريم(چه ربطي داشت به كردن)شماره موبايش رو گرفتم وبعد از چند بار قطع كردن جواب داد.بعد از احوالپرسي به اون گفتم كه اگه ميتونه بياد خونه ما اون به من گفت كه الان پيش يه بچه مايه دارس وحسابي داره كس ميده و تاصبح هم ميخواد اونجا بمونه بعد از يه ساعت توضيح دادن كه بابا من تو كفم و بيا خونه ما من هم پول تو رم ميدم واز اين جون حرفها گفت :يه كلمه به تو ميگم نمييام (قديميها راست ميگفتند كه جنده وفا نداره )،ولي اگه بخواي شماره يكي از دوستام رو به تو ميدم(نه بابا اين يهكي هم وفا داره هم معرفت)و به اون زنگ بزن وبگو منو فلاني معرفي كرده ما هم شماره رو گرفتيم و به يارو (الهام) زنگ زديم بعد ازسلام گفت كه اسم شما چيه منهم خودم رو معرفي كردم ،بعد گفت اسم رمز رو بگو !!!!!؟؟من ميگي انگار ازپشت تلف يه دسته بيل كردن تو كونم !! اين ديگه چه صيغهاي (من چيكاره بيدم!!)بعد از يه ساعت مخ زني كه بابا من رفيق فلاني هستم واز اين جور حرفهاگفت قيمت منو ميدوني گفتم بله گفت چنده گفتم هفت هزار تومن مادر جنده زرتي برگشت گفت كه هفت هزار تومن رو بذار ج(!؟!؟!؟)لو آينه بشه چهارده هزار تومن وننهات رو بكن زود تلفن رو قطع كرد.من هم سريع زنگ زدم تاجائي كه تونستم و كمرم اجازه داد فاميلهاش رو از زير تيغ كيرم گذروندم.
حالا رابطه ها رو با اينترنت ببينيد:
زنگ زدن به دوست خودم(ديدن وبلاگ خودم)
گرفتن شماره تلفن از دوستم (يه لينك جديد)
تماس و سلام وعليك (ورود به سايت جديد و ديدن صفحه اول سايت )
پرسيدن اسم و كلمه رمز(username&password)
قيمت (پولي كه براي ديدن صفحههاي جديد سايت بايد بديم(
ديديد جندهها هم مثل صفحات وب و اينترنت هستند.
اگه دوست داريد، شماره دوست خودم رو بدم كه شما هم فيض ببريد(فقط تو رو خدا كونده بازي در نياريد بذاريد تا اين قشر عزيز هم به جامعه خدمت كنند)هركيميخواد به من ايميل بفرسته چيز بدي هم نيست.
شايد خندتون بگيره وبگين وحيد كسخول شده(كم كم دارم ميشوم)ولي زود قضاوت نكنيداول اين مطلب رو بخونيد بعد قضاوت كنيد:
ديشب حدوداي ساعت هشت شب بود كه هوس كردم يه كس بكنم تا ما هم شب جمعهاي يه ثوابي كرده باشيم.اين موقع شب هم كه نميشد زنگ برنم دوست دخترم بياد وحسابي از كون بكنمش.مجبور شدم برم سراغ دفترچه تلفنم و شماره يه زن رو كه يه دوسالي هست با اون رابطه معنوي داره رو بردارم،وبا اون تماس بگيرم تا بياد با هم غذا بخوريم(چه ربطي داشت به كردن)شماره موبايش رو گرفتم وبعد از چند بار قطع كردن جواب داد.بعد از احوالپرسي به اون گفتم كه اگه ميتونه بياد خونه ما اون به من گفت كه الان پيش يه بچه مايه دارس وحسابي داره كس ميده و تاصبح هم ميخواد اونجا بمونه بعد از يه ساعت توضيح دادن كه بابا من تو كفم و بيا خونه ما من هم پول تو رم ميدم واز اين جون حرفها گفت :يه كلمه به تو ميگم نمييام (قديميها راست ميگفتند كه جنده وفا نداره )،ولي اگه بخواي شماره يكي از دوستام رو به تو ميدم(نه بابا اين يهكي هم وفا داره هم معرفت)و به اون زنگ بزن وبگو منو فلاني معرفي كرده ما هم شماره رو گرفتيم و به يارو (الهام) زنگ زديم بعد ازسلام گفت كه اسم شما چيه منهم خودم رو معرفي كردم ،بعد گفت اسم رمز رو بگو !!!!!؟؟من ميگي انگار ازپشت تلف يه دسته بيل كردن تو كونم !! اين ديگه چه صيغهاي (من چيكاره بيدم!!)بعد از يه ساعت مخ زني كه بابا من رفيق فلاني هستم واز اين جور حرفهاگفت قيمت منو ميدوني گفتم بله گفت چنده گفتم هفت هزار تومن مادر جنده زرتي برگشت گفت كه هفت هزار تومن رو بذار ج(!؟!؟!؟)لو آينه بشه چهارده هزار تومن وننهات رو بكن زود تلفن رو قطع كرد.من هم سريع زنگ زدم تاجائي كه تونستم و كمرم اجازه داد فاميلهاش رو از زير تيغ كيرم گذروندم.
حالا رابطه ها رو با اينترنت ببينيد:
زنگ زدن به دوست خودم(ديدن وبلاگ خودم)
گرفتن شماره تلفن از دوستم (يه لينك جديد)
تماس و سلام وعليك (ورود به سايت جديد و ديدن صفحه اول سايت )
پرسيدن اسم و كلمه رمز(username&password)
قيمت (پولي كه براي ديدن صفحههاي جديد سايت بايد بديم(
ديديد جندهها هم مثل صفحات وب و اينترنت هستند.
اگه دوست داريد، شماره دوست خودم رو بدم كه شما هم فيض ببريد(فقط تو رو خدا كونده بازي در نياريد بذاريد تا اين قشر عزيز هم به جامعه خدمت كنند)هركيميخواد به من ايميل بفرسته چيز بدي هم نيست.
پنجشنبه، دی ۱۲، ۱۳۸۱
اينجا رو كليك كنيد
جل الخالق مادرجنده پسررو نگاه كنيد به ننه خودش هم رحم نميكنه بابا اين كسي كه داري ميكني مادر گرانقدر(جنده)شما هستند تو يه روزي
از همين كس بيرون اومديا.شرم كن حيا كن ولي خودمونيما ننت عجب كس باحالي داره خودت هم كون باحالي هستي(قزوينيبازي)حالا يا خودت بيا يا ننهات رو بيار.ااههههبسه ديگه بسه
نتيجه اخلاقي
1- اگه يه روزي با كمبود كس مواجه شديم.............
2-تو خارج مامانا همه جوره پسرشونو امتحان ميكنند(البته پسرها هم براي تلافي مامانشونو ميكنن)پس خارج بده.
3- يه برنامه بريزيم ننه بعضييا رو همين طوري بكنيم .
سلام
بچهها طبق آماري كه نه من و نه هيچكس ديگه اي نگرفته 99% وبلاگ خوانها و وبلاگ نويسها پسر ميباشند.(به عبارتي كمبود كس)
بيائيد از همين الان شروع به تبليغ وبلاگهامون بين دخترها كنيم تا شايد بتونيم با اين روش،اين نعمتهاي خدادادي رو از زير تيغ تيز كيرمون بگذرونيم و خدمت بزرگري به كيرمون كرده باشيم تا حداقل توي اون دنيا زيردين هر كي مونديم زير دين كيرمون نمونيم!!!
بچهها طبق آماري كه نه من و نه هيچكس ديگه اي نگرفته 99% وبلاگ خوانها و وبلاگ نويسها پسر ميباشند.(به عبارتي كمبود كس)
بيائيد از همين الان شروع به تبليغ وبلاگهامون بين دخترها كنيم تا شايد بتونيم با اين روش،اين نعمتهاي خدادادي رو از زير تيغ تيز كيرمون بگذرونيم و خدمت بزرگري به كيرمون كرده باشيم تا حداقل توي اون دنيا زيردين هر كي مونديم زير دين كيرمون نمونيم!!!
چهارشنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۱
سلام بچهها حالتون چطوره
منو ببخشديد به خاطر اينكه يه يك ماهي نبودم ونميتونستم وبلاگ رو آپديت كنم.
باورتون نميشه كه من به خاطر يه كس كوچولوي فراري سه هفته زندان بودم!!!
آقا ما اومديم كه هم ثواب و هم مريم كوچولو(سوژه فراري،جوجو)رو بكنيم ،
گير مأمورا افتاديم وهمه چيز برعكس شد.(مأمورا مارو گاييدن)
بچهها من يه نصيحت به شما ميكنم اونم اينه كه با يه آدم حسود هيچ وقت رفاقت نكنيد.
چون امكان داره به خاطر 250 گرم گوشت كه وسطش سوراخ داره ، رفيقش رو به مأمورا
لو بده!!بيخيال بعدا سرفرصت همه چيز رو براي شما مينويسم.
در ضمن از ايميلهاي زيباي بعضي از دوستان كه ما رو شرمنده خودشون كردند(با ايميل هم ما رو كردند).
تشكر ميكنم. واز اونا معذرت ميخوام به خاطر اينكه توي اين چند وقت نتونسته بودم ايميلهاي اونا رو ببينم وجواب بدم.
شرمنده جاي شلاقهائي كه با اون از ما پذيرائي كردند درد گرفته فعلا باي باي
منو ببخشديد به خاطر اينكه يه يك ماهي نبودم ونميتونستم وبلاگ رو آپديت كنم.
باورتون نميشه كه من به خاطر يه كس كوچولوي فراري سه هفته زندان بودم!!!
آقا ما اومديم كه هم ثواب و هم مريم كوچولو(سوژه فراري،جوجو)رو بكنيم ،
گير مأمورا افتاديم وهمه چيز برعكس شد.(مأمورا مارو گاييدن)
بچهها من يه نصيحت به شما ميكنم اونم اينه كه با يه آدم حسود هيچ وقت رفاقت نكنيد.
چون امكان داره به خاطر 250 گرم گوشت كه وسطش سوراخ داره ، رفيقش رو به مأمورا
لو بده!!بيخيال بعدا سرفرصت همه چيز رو براي شما مينويسم.
در ضمن از ايميلهاي زيباي بعضي از دوستان كه ما رو شرمنده خودشون كردند(با ايميل هم ما رو كردند).
تشكر ميكنم. واز اونا معذرت ميخوام به خاطر اينكه توي اين چند وقت نتونسته بودم ايميلهاي اونا رو ببينم وجواب بدم.
شرمنده جاي شلاقهائي كه با اون از ما پذيرائي كردند درد گرفته فعلا باي باي