یکشنبه، فروردین ۱۱، ۱۳۸۷


سلام
من هنوز زنده ام !
تنهايي سختي دست منو گرفته و داره به دنبال خودش ميكشه ، به ناكجا آبادي كه راه برگشتي ازش پيدانيست
تنها بهانه زندگي كوچيك من تنهام گذاشت وسط تمام سختي هاي بزرگي كه نفس هر كالبد كوچيكي رو به شماره ميندازه
زندگي برام سخت شده اما باز ميخواي بيام به خونه و ادامه بدم تا ، تا شايد آروم تر تو سياهي تنهايي گم بشم

یکشنبه، مهر ۱۶، ۱۳۸۵

تو عبور نمي كني

هر ثانيه نزديك تر ميشي نمي ترسي ؟

چه فكري ، چه فكري تو رو آزار ميده ؟

ميترسي دنياي ديگه حقيقت داشته باشه ؟

شايد اشتباه كرده باشي و ببازي اما چه فايده تو شروع كردي خيلي وقته كه قدم اول رو برداشتي نقطه شروع كجا بود ؟ از كي نااميد شدي ؟

يادته اون موقعي رو كه هي داد ميزدم از ته دل ميخواستمش "كمك ، كمكم كن الان بهت احتياج دارم نگاهم كن يا مقلب القلوب " چي شد پس چرا اتفاقي نيفتاد ، كريم و رحيم و نود و نه تا اسم ديگه كو؟ تو با هيچ كدومشون كاري نداري فقط ميگي خداي بنماي رخ . سكوت سكوت ، هيچ اتفاقي نيفتاد فكر كن ، خواستت بزرگ بود خودت كوچيك بودي ؟يا شايدم نيست اصلا نبوده كه باشه ، واي كه چه ترسيه وقتي فكر ميكني نيست

مثل مرگه وقتي مطمئن ميشي نيست .گول خوردي از اول عمر هر دفعه همين بود هر موقع ميخواستيش نبود اما هميشه ميگفتي شايد سرش شلوغه شايد خودموني تر ميشدي فكر ميكردي ريز مي‌بينتت ميگفتي تقصير منه شايد كم قربون صدقه اش رفتم شايد كم بهش گفتم لا الله الا الله . واي چه سزگيجه اي اون بالا نشستي مثل يه بچه ننر هي تازتو بكشم بهت التماس كنم به تو توئي كه خودت خواستي من بيام

واي چرا من اينجام ؟

تو كمبود داري خيلي هم . شايد هم اينو بما ياد دادن شايد خواسته تو اين نباشه تو كي هستي كه اينقده ظلم رو داري ميبيني اينقدر سياهي رو داري ميبيني اما دم نميزني تو بتي يه بت خنگ كه فقط بلده بخنده ماهم اسباب بازي ميكشمون كه انتقام بگيري لذت ببري چقدر كمبود داري تو عبور نميكني

اما جاي خاليت رو حس مي‌كنم اگه نمي‌فهميدم راحتتر بودم ولي بازم يه جائي همه چيز رو مي‌شد هميشه نااميدي هست اما تا كجا ؟ تا كجا ميخواي جاخالي بدي هميشه بايد امتحان پس بديم كه چي ثابت كنيم تو يه بت ختگ هستي كه بايد جلوت سجده كرد واي كه چقدر از واژه عبادت متنفرم ، طوق بردگي رو راحت گردن ما انداختي حتي تذاشتي فكر كنيم تا بدنيا اومديم يكي زير گوشم نجوا كرد اشهد ان 0000 اون موقع بود كه من برده شده بودم روزي پنج بار بايد ستايش ميشدي كه جاكش خان دمت كردم كه منو آوردي تا عذاب بكشم تا سرمو به توحش گرم كنم و از اون لذت ببرم تو اينو ميخواي نه ؟

تو تو هيچي ولش كن ازت متنفرم حتي اگه فقط يه توهم باشي

ميدوني بزرگترين ،‌و مقدس ترين كلمه براي من چيه داد ميزنم بهت ميگم خيال

تو خيال پرواز ميكنم

ميكشم تو رو از اون بالا پائين خسته نشدي اين همه خدائي كردي بيا ببين بندگي چه زجريه بيا پائين اون بالا جاي منه وادارت نمي كنم بندگيم كني اما وادارت ميكنم از توحش لذت ببري از همخوابگي با يه مهوش به اوج برسي لذت انتقام تو رو به كمال برسونه دروغ دروغ رو نفس بكشي و تو بازدم يه عالمه خيانت تو هوا ول كني اون وقته كه ميبيني بندگي سخت تر از خدا بودنه خيال

تو عبور نمي كني عبور نمي كني كه ببيني مرگ چه حسيه مي ترسي ميترسي دل بكني چرا يعني اينقدر گامهات رو متزلزل بر مي داري كه ميترسي جاي پات نشونه برگشتنت نباشه ؟نه نترس هيچ كس به غير از تو ننگ خدا بودن رو نميخواد داشته باشه هيچكس براي بازيچه هاش انكر و منكر نميزاره ميترسي يه گناه لائي بكشم . وا كه چقدر بخشنده اي كه رنجر رو از هيچ كس تا به حال دريغ نكردي .

اصلا وايستا ببينم مرز گناه و ثواب چيه چرا دور ما رو ديوار كشيدي مگه ما رو آزاد نيافريدي مگه نعره نمي زدي كه لا اكراه في الدين ديدي خاي ميبندي برام گفتي اين كار گناهه ، آزادم گذاشتي انجامش بدم كه چي تلافي كني تو جهنم ترتيبمو بدي ..نه كور خوندي بيلاخ من لذت بردم حتي از گناه كه تو منع كردي پي كون لق تو بشين و لذتامو بشمار تا بت كوچولوي خندان يادت باشه كه چند بار جيزم كني . من فرصت ندارم از وقتي فهميدم تو مترسك اين دنيا هستي كه كلاغ كوچولوهايي مثل منو بترسوني تو همه كارام عجله ميكنم تا حسابي مترسك خندان رو اذيت كنم تو رو كي ساخت ؟ نگو كه خودبخود از روز ازل همينجا كاشته بودنت چون ديگه تو كت من نميره نزديكتر ميشم بهت... بو ميدي يه بوي گند غريبه نيست چيز آشنائيه قبلا هم اونو حس كردم يه زماني مال خودم بوده بوي جهالته بوي نادونيه چيز گمي هم نيست از سادگي خودمون مياد از بچه اي كه مادرش نيازه و پدرش اشتباه . چي ميبينم ، واي ،‌لباس تنت ، لباس تن تو اين لباس من بود لباسي كه پدرم به من داده بود وقتي كه به دنيا اومدم بعدها فهميدم يه چيز ارثيه چيزيه كه ميليونها نسل چرخيده تا به تن من رسيده بود من اونو انداخته بودم دور نابودش كردم كه به جبر روزگار تن بچه من نره نميدونستم اين چند ساله لباس تو تن من بوده واي كه چه اندازه اته

من بچه خودم رو عريان نگه ميدارم ميزارم خودش انتخاب كنه شايد هم خودش بدوزه هم براي خودش هم براي ديگران مگه چي كمتر از تو داشت همه چيز هم مهياست هم جهل هست هم نياز و اشتباه هم كه از اول بوده

دوباره میخوام شروع کنم
منتظر برنامه های بعدی باشید

چهارشنبه، بهمن ۰۸، ۱۳۸۲




بسم الخميني الرحمن الرجيم
در آيه 25 از سوره انکبود اينطرو آمده:
الشرکت في النتخابات امر الواجب هو هر کسي الشرکت کند ما في البهشت يه المکان توپ بهش ميديم
حضرت آيت الله سيکيم خياري در رساله شب بيا روش اين آيه را اينگونه تفسير کرده‌اند :

مضمون کلي اين آيه حاکي از آن است که خدا هم يکي از عوامل تلويزيون لاريجاني بوده و در پي خر کردن مردم کير بدست مي‌باشد.
در اين آيه ملت کسخول به طور واضح دعوت به همکاري براي نرفتن آبروي نظام شده‌اند واين خود حاکي از آن است دست خدا با اينا تو يه کاسه‌است
در آخر ‌هاي اين آيه از احساسات جنسي امت هميشه در صحنه استفاده شده و براي تشويق آنها به انتخابات وعده دوسه تا حوري در بهشت که شباهت هاي زيادي با هديته افغاني و....داده شده و ذکر شده هرکس که مخ يه نفر ديگه رو هم بزنه کاندوم مجاني جايزه مي‌گيره تا زه به نفرات اول تا آخر يک بليط رفت و برگشت به سوئيت حضرت محمد در بهشت داده مي‌شود
لپ کلام اينکه هر کس در انتخابات شرکت نکنه يه کافر به تمام معنا و شيش سيلندر بوده م کشتن وي حلال مي‌باشد
در اين آيه به طور نا محسوس به شعار انتخابات هم اشاره شده :

من راي مي‌دهم او راي مي‌دهد تو گه مي‌خوري راي ندهي

در ابتداي انقلاب ايران امام خميني دامن البرکاته بر اساس اين آيه اينطور نطق کردند:
ميزان راي حشريت مردم است به عبارتي راي بيشتر حوري بيشتر

بايد به اين موضوع اشاره کنم که کساني که در انتخابات شرکت نکنند همانا باز هم بايد جلق بزنند و بمونند تو کف کس
------------------------------------------
ستاد انتخابات کشور در اطلاعيه اي که الان از تلويزيون لاريجاني پخش شد جوائزي رو براي شرکت کنندگان در انتخابات در نظر گرفتند

به نفر اول که خابه‌مالي و کسخولي خودش رو بهطور کامل به مانشون بده چند تا حوري (خواهر بسيجي)بهش مي‌ديم که بره تو توالت همينجا باهاشون حال کنن

500 هزار اسپري DOZZ 36000

ماشين سمند به صورت تمام قسط يه عالمه

چادر عربي به همراه سوتين توري به تعداد خواهر هاي بسيجي

کير مصنوعي براي اعضاي خانواده معظم رهبر 200 عدد

بليط رفت و برگشت به اتاق خواب حضرت امام هر شب يک عدد


تازه مجاناً همه ماها بهتون کون ميديم

با تشکر فراوان مدير روابط عمومي خودمون اينا

خيلي وقت بود که ننوشته بودم دلم اصلابراتون تنگ نشده بود مي‌دونيد چرا چون شما هم همتون مثل اين نظام آخوندي هستيد استفاد خودتون رو مي‌کنيد بي اونکه به کسي يه نمه استفاده برسونيد وللش دلم پره از اينجور کسشعرا اگه بخوام بگم تا صبح بايد براتون بنويسم
من به خاطر چيزمهمتري اومدم اونم يه اتفاقه يه اتفاقه بزرگ نه بهتره بگم يه دروغ بزرگ دروغي به نام مجلس و دروغگو هائي به نام نمايندگان مجلس ، آره دم انتخابات مجلس هستيم و يه وظيفه بزرگ به گردن همه ما هست يه وظيفه اي که به قول رهبر فرزانه‌مون لگد محکمييه به کون آمريکاي جهان خوار
يه مقدار فکر کنيم چرا ما بايد در انتخابات شرکت کنيم و چرا نبايد شرکت کنيم ؟
بايد شرکت کنيم تا
1- کير کلفتي باشه تو کون آمريکاي آخوند خوار
2- تا هر سال نرخ تورم بالاتر بره
3- تا هر روز به مرگ آزادي نزديکتر بشيم
4- تا ممد آقا خايه‌مال رئيس بسيج محلمون بيشتر دهن مارو بگاد
5- تا روح آقا رو که الان رو کار دوسه تا حوري تو بهشت هستند رو شاد کنيم
6- درصد و غلظت کسخولي و خايه‌مالي خودمون رو به اسرائيل غاصب نشون بديم
7- تا با به رهبر فرزانه و ديوانه انقلاب نشون بديم که ما هنوز هم همون خر هاي سال 57 هستيم و مرور زمان نتونسته به سطح IQمغزمون چيزي اضافه کنه
8- شرکت کنيم تا باز هم نشون بديم افرادي مثل يونسي و شاهرودي و غيره ميتونن خوار مادر مارو يکسان کنن
9- تا کاندوم گرون نشه
10- شرکت کنيم چون اگه نکنيم اونا ميکنن البته اونا انتخابات رو نمي‌کنن مارو ميکنن
11- و.................


حالا چرا نبايد شرکت کنيم؟
آخه کسخولا مي‌خواين تو يه انتخابات فرمايشي و نمايشي شرکت کنيد تا چي بشه هان؟

نمي‌دونم هنوز چند درصد مردم ما هنوز کسخول هستند ، اما زياد نگران نيستم چون بزودي مي‌فهمم

من خودم به شخصه راي مي‌دم اما فقط يه تو

راستي شنيديد خامنه‌اي از انتخاب شدن قزوين به عنوان پايتخت جديد حمايت کرده ما که صلا نمي‌دونيم چرا شما‌ مي‌دونيد؟
شايد به خاطر اون شعاري بوده که وقتي رفته بوده اونجا مردم ميگفتن همون شعاره ديگه :دسته گل محمدي بچه‌گيهات چرا نيومدي ؟(با لهجه اصيل ترکي بخونيد)

پنجشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۸۲



نمي‌دونم از کجا شروع کنم ما کجا داريم زندگي مي‌کنيم؟
صبح که روزنامه رو باز مي کني تا بخوني مي بيني با تيتر بزرگ نوشته که يه مرد 9 تا دختر 8-9 ساله رو دزديده و بعد برده به اونا تجاوز کرده و ولشون کرده آخه يکي نيست بگه بي ناموس اون از دختر خودت هم کوچيکتره نامرد تو زن داري.........
دور و برت رو خوب نگاه مي‌کني
پدر به 3 تا دخترش ميگه از اين به بعد اونا بايد کرايه خونه رو در بيارن حالا به هر طريقي .....
يه پسر بچه 11 ساله رو مي بيني که کيرش رو براي مادرش راست کرده ......
لپ کلام ما ايراني هستيم يه چيزي ته وجود ما هست که هيچ وقت از بين نمي ره يه چيزي ته وجود ما هست که نمي زاره بعضي از کارها رو بکنيم اما ، کوش اون غيرت ما ايروني‌ها ، اينها با ما چکار کردن ما چي شديم من با شماها کاري ندارم دارم خودم رو مي‌گم تمام فکر ما شده اينکه کير به يکي ديگه بزنيم ، سر هم ديگه رو کلاه بزاريم .
نمي‌دونيد مواد مخدر داره تو جامعه چکار مي کنه ، نظام چه هدفي رو داره ؟
جووناي 20 سال پيش ايران معتاد نبودن بي غيرت هم نبودن اما الان چي به اسم اسلام و قرآن دارن مي‌کنن تو کون ما اونوقت چند نفر کسخول مثل من نشستيم داريم واسه شما داستان سکسي تايپ ميکنيم که بيائيد شما ها بخونيد تا کيرتون راست بشه........
واي ما چي شديم به کي بايد بگيم به کي بايد پناه ببريم ديگه خسته شدم يه مقدار دوروبرتون رو نگاه کنيد من اون نظر خواهي رو اين بغل گذاشتم تا ببينم تا چه اندازه ما تو لجن فرو رفتيم ، اما دارم الان مي بينم ما خودمون شديم لجن صبح تا شب فکر و کارمون شده ((کس )) يکي رو مي‌بيني که اون کسو کوني که تو عارت مي‌ياد بهش دست بزني رو داره ليس مي‌زنه که خودش رو ارضاء کنه ، اون زن وشوهري رو مي‌بينم که بچه دار شدن اما مذد مطمئن نيست اين بچه براي خودشه يا نه او نبرادي رو مي‌بينم که تمام فکرش شده اينکه چطور ترتيب خواهر يا مادر خودش رو بده وااااااي ديگه حالم داره بهم مي‌خوره .يه دختر نمي‌تونه تو جامعه کار کنه توي هر شرکتي بره همه به فکر اين هستن که ترتيبش رو بدن .......
وقتي يه پدر مياد و بچه نوزادش رو به يک ميليون مي‌فروشه چه فکري ميشه درباره وضع اينجا کرد
تا بــــــــــــــــــــــعــــــــــــــــــد

سه‌شنبه، مهر ۲۹، ۱۳۸۲

يه جائي هست که سر گرمت مي کنه......
يه جائي هست که آبت رو مياره.........
يه جائي هست که پر از خانومه ..........
اگه گفتي اونجا کجاست؟

پنجشنبه، مهر ۲۴، ۱۳۸۲

سلام
فقط نگاه کنيد همين.................




جمعه، شهریور ۲۱، ۱۳۸۲

سلام میخوام چند تا نکته رو بگم در باب رانندگی تو ایران نمیشه همش از جیگر زولیخاه بگیم و تیشه فرهاد که یه خورده هم جدی باشیم (جدی باش بچه چرا میخندی ؟)/.

دستور العملهای زیر برای کار همه نوع راننده به کار میره از شخصی گرفته تا مسافر کشای میدون امام حسین .

1-حق تقدم با کیست؟ همیشه حق تقدم با شماست چه از اصلی برین تو فرعی چه از فرعی به اصلی و بقیه کسائی که تو لاین شما هستن اصلا آدم نیستن همشون چیزن .... چین؟ (هیچی بابا خواستم یه اصطلاح خارجی به کار ببرم نیومد )

2- خطوط وسط خیابان : این خطارو میدونین واسه چی کشیدن واسه اینکه راننده ها از آسفالت بودن جاده ها مطمئن بشن اونائیم که از بین خطوط حرکت میکنن املن و تا زه از دهات اومدن شهر همونائین که وقتی اومدن شهر فکر کردن آسفالت همون موکته و کفشاشونو در آوردن روش راه رفتن اصلا آقا جون اینا رنگ اضافه آوردن ریختن وسط خیابون .

3- خطوط ویجه : خوب حالا ملا نشو واسه من میدوم ویجه نیست کامپیوتر من چیز تایپ نمیکنه حالا شما همون ویجه بخونین . معنیه اینم که مشخصه یعنی ویجه شماست و مخصوصا اونو واسه شما طراحی کردن یهنی هر وقت کار ویجه ای داشتین مثلا با دوستتون (از نوع دیگر) قرار داشتین بهترین راه برای رسیدن به اون همین خطه (حالا گور بابای اتوبوس و ملت که توش دارن آب پز میشن مهم اینه که کولر ماشین شما روشنه .

4- چراغ راهنمائی : باور کنین این یکی اصلا کاربردی نداره تو زمینه رانندگی و اصلا بر خلاف تصور عموم اونو راهنمائی و رانندگی نزاشته بلکه اونو سازمان زیباسازیه شهر داری محترم گذاشته که شبا خیابونارو قشنگ کنه تا حالا ساعت 1 شب دقت کردین به این چراقا ؟

5- پارکومتر : این یکی که دیگه از اسمش پیداست یعنی پارک و متر یعنی اول ماشینتونو پارک میکنین بعد مترش میکنین تا ببینین با توجه به شخصیت اجتمائیتون چند متر از فضای خیابونو اشغال کردین حالا این چه ربطی داره به این حرفا خودتون پیداش کنین (منظورم پرتقال فروشه )

6- چراغ راهنما : اینو فکر کنم واسه قشنگی گزاشتن رو ماشین در نظر بگیرین غیر چراغ اون گوشه ماشین چی میتونستن بزارن ؟ از قدیم گفتن ماشینی که راهنما نداره به پارکینگ خانه رواست

7- دودی که از اگزوز خارج میشود : این یکی مستقیما با شخسیت شما مرتبطه هر چی دودی که از اگزوز ماشینتون میاد بیرون غلیظ تر باشه نشونگر شخصیت بالای شماست هر وقت احساس بی شخصیتی کردین یه خورده روغن موتور تو کاربرات ماشینتون بزارین در ضمن یه راه دیگه رو هم پیشنهاد میکنم از این ماشینای جدید ساخت داخل بخرین میشین آخر شخصیت (چه ربطی داشت؟)ده باز گیر داد بابا همش که ربطاشو من نباید بگم خودت یه ربطی بده دیگه .

8- بوق: آها این کلی داستان داره فکر میکنم این یکی تو ایران از همه کشورا بیشتر کاربرد داره حالا نظر شما رو به جدول بوغیات جلب میکنم :

ردیف
نوع بوق
معنی
کاربرد

1- یه بوق کوچولو
سام علیک
احوالپرسی با راننده آشنا
2- دو بوق
به خیلی مخلصیم
3- سه بوق
کجائی بی وفا
4- 690 تا بوق
کجا ؟؟؟؟؟
ویجه مسافرکشی
5- بوق بدون وقفه به مدت نیم ساعت
بدو بیا دیر شد
صدا زدن خانم برای رفتن مهمونی
6- بوق بدون وقفه معمولی
سلام !!!1
جلو مراکز درمانی و بیمارستانها
7- بوق به صورت آهنگ (ملودی عروسی
توضیح نداره
وقت عروسی حتی آگه خالی باشه
8- نصب بوق قطار روی پیکان
ندارد
نشانه ذوق سرشار راننده
9- نصب بوق کامیون روی موتور سیکلت
اینم همینطور
نشانه بزرگواری موتور سوار
10- نصب آجیر به جای بوق
ببو.....ببو ....!!
مخصوص اونائی که عشقشو دارن
11- نصب صدای خروس یا گاو به جای بوق
قوقولی .......
وقتی اهالی روستا دلشون حوای ولایت میکنه
9- باند: این روزا اینم از عوامل شخصیته من پیشنهاد میکنم یه اکو سیستم نصب کنین آخر شخصیته .
10- ضبط : بابا از ائن حرفا بودا الان باید dvd یا VCD داشته باشین تا بگن طرف باشخصیته میبینین این رانندگی و اینا چقدر به شخصیت ربط داره من پیشنهاد میکنم کامپیوترتون وبزارین تو ماشین و mp3 player هم بزارین

11- اگه همه این کارارو کردین من ماشینتونو میخرم آخه خیلی احساس کمبود شخصیت میکنم تازشم رئیس تیمارستان هم اجازه نمیده ماشینشو سوار شم در پایان اگه این سئوال براتون پیش اومد که چقدر بی مزه تموم شو نویسنده hang کرد و خانوم پرستارا اومدن روش xp نصب کنن دیگه ویندوز 98 جواب نمیده یه امید روزی که همتون بی شخصیت بشین در زمینه رانندگی البته با توتوجه به توضیحات بالا

پنجشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۲

احتياج


دلت مي خواد يه کاري بکني
کاري که مثل توپ صدا کنه کاري که هيچکي نتونه اون کارو بکنه .
دوست داري بري به اونجائي که هيچکي نباشه حتي اوني که بهش ميگن خدا.
دوست داري لمسش کني اون چيزي رو که يه عمر کنارشي اما به دست نياورديش
دلت مي خواد بميري،
براي اون کسي که فقط يکيه ،اوني که مي فهمتت اوني که هميشه هست وهميشه نيست
دلت مي خواد ببوسيش اون لبي رو که يه عمري يه برات مي خنده

ببين به حرف دلت گوش بده هر چي شد شد ........

يه موقعي به خودت مياي مي بيني نيست ،رفت مثل باد
يه موقعي مي بوسيش که ديگه مرده
يه موقعي مي ميري که مردن هم مرده!

نذار کارت به اون موقع برسه ............

همه دنبالشن اون چيه ،چه مزه اي داره مثل يه خرمالو گسه يا مثل يه رژ لب شيرين ،مثل نگاهت داغه يا مثل دستم سرد

ديشب ديدمش تو خواب تو حالتي که براي خودت نيستي براي يه جاي ديگه اي
دست وپازدم
دنبالش دويدم
رفت ،رفت

مي خوابي به اميدي که باز بياد .............
مي توني ،مي توني تمام گل هاي رو زمين رو براش بچيني
مي توني به عشقش بميري تا شايد دستش رو بگيري
مي توني يه عمر بدوئي تا شايد به سايه اش برسي

نشين برو تو مي توني ،مي توني

فقط يه چيزي به من بگو اون چيه؟

پنجشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۲



آقا اينجا خونه مانيست منم اصلا نه اينا رو ميشناسم نه اينا رو کردم !!
راستي پس اينا اينجا چکار مي کنن


بروبج اين منم
کيرم رو هم نمي تونيد بخوريد!!!

دوشنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۲

یکشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۸۲




آقا جون يه چيزي رو رک بگم زهرا کاظمي رو من کشتم يه موقع فکر نکنيد مرگ اون با دولت يا وزارت محترم اطلاعات هيچ ربطي نداره اصلا مي دونيد من هوس کردم يه دونه از اون ايراني هاي مقيم خارج رو بکنم تا تيري باشد تو کون آمريکا ........

شنبه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۲


دستور العمل 1(بير)


آقا ما يه حاج محسن داريم که تو کوندگي دومي نداره اما من به علت ايدزي بودن از گائيدن اوشون صرف نظر کردم و به جاي اوشون خواهر محترمشون رو گائيدم که بعد از اين عمل پر افتخار خواهر اوشون به اين صورت در اومد.
باشد که مورد مقبول مقام معظم کوندگي حضرت آقاي رهبر مقبول بيفتد
يادتون باشه از اين به بعد هرکي سکس بنويسه همين جوري خوارش مي‌گام که قريچ صدا کنه ....

یکشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۸۲

غول کشي

بالاخره آقا غوله مرد

بر اساس آخرين اخبار رسيده غولي به نام توتفرنگي مردونده شد و اين جهان وبلاگي رو وداع گفت!!
به همين مناسبت مراسم ختم و شب هشت و نه ده حاج محسن توتفرنگي در بيت مکرمه آيت الله حسني کبير (يه چيزي تو مايه هاي کله کير)برگزار مي گردد .

اميدواريم با تشريف فرمايي خود تخم هاي آن مرحوم را باد بزنيد.

باتشکر
مسئول تشريفات و روابط عمومي توتفرنگي